سال نو مبارکــــــ

 رادین جونم  سال نو مبارکــــــ

دومین بهارو دیدی!!! سالیان سال با دلی خوش چشمهای قشنگت بهارو ببینه.

گل  خوشبوی من امسال عید حسابی بهمون خوش گذشت. یه مسافرت خوب به مشهد مقدس با همسفرای خوب. پدر جون، مادر جون، خاله نسیم، خاله نیلوفر، مامان نازیلا، بابایی و آقا رادین.

گل پسرم خوشحالم که اولین نذرم و ادا کردم و شما رو تو یک و نیم  سالگیتون به پابوس آقا بردم. پسرم این اولین سفر تو به مشهد مقدس بود  واقعا از امام رضا به خاطر این دعوتشون ممنونم . سفر فوق العاده ای بود چون نه تو اذیت شدی نه ما تازه به همگی هم خیلی خیلی خوش گذشت.

به مامان نازیلا از طرف شرکت تو مشهد هتل داده بودند . بلیط رفت و برگشت قطارم تهیه کردیم . 29 اسفند راهی مشهد مقدس شدیم  سال تحویلم تو قطار بودیم شب اول تو قطار شما ناز پسرم کمی بی تابی می کردی و اکثر راه تو بغل پدر جون تو بیرون کوپه واستاده بودی و توی کوپه نمی یومدی ولی کم کم عادت کردی.

اینم عکس گل پسرم تو کوپه.

فرداش شنبه 1 فرووردین ساعت 2 بعد ظهر رسیدیم مشهد. اون روز وقتی رسیدیم حسابی خسته بودیم و بعد از خوردن نهار استراحت کردیم تا شب بریم پیش امام رضا.

خوشگل آقا در رستوران

رادینم اون شب برای اولین بار آقا رو زیارت کردی. 

تو حرم امام اونقدر بهت خوش میگذشت که نگو  اونجا که ماشاءالله خیلی بزرگه و تو هم عاشق دویدن همش اینور و اونور می دویدی و  با بچه ها بازی می کردی و بغلشون می کردی. مهرها رو  جمع می کردی می آوردی به مردم می دادی تا نماز بخونن خلاصه خیلی خو ش گذروندی.  

صبح 2 فروردین بعد از صبحانه مفصل هتل رفتیم حرم  تا نماز ظهر رو بخونیم .  بخاطر نگه داشتن شما پسر گلم نوبتی نماز ظهر و عصر رو با مادر جون و خاله ها خوندیم و به خاطر شلوغی نشد بریم زیارت وبرگشتیم.  عصری دوباره اومدیم حرم و شما برای کبوترای باغ رضوان دونه آورده بودید . یه آقا پسری هم اومد کبوترش هدیه کنه به آقا امام رضا که شما کبوترش ناز کردی و بعد اونو آزاد کردن.

ممنونم آقا با دست پر اومدم پابوست اینم گل پسری که هدیه کردی بهم .

پسر نازم تو کل این مسافرت فوق العاده بودی و این باعث شد خوشی ما دوچندان بشه راستش من بیشتر از این لذت می بردم که میدیدم شما خوشحالی و داری لذت میبری. تو این سال جدید واسه شما که نفس مامان هستی از خدا بهترین ها رو می خوام. امیدوارم همیشه دلت شاد و لبت خندون باشه.

خلاصه عزیزم روز 5 فروردین برگشتیم تا بعد از مسافرت قشنگمون  هفته دوم  تعطیلات رو با مراسم دید و بازدید عید شروع کنیم و  فرصتی باشه تا بیشتر کنار فامیل و دوستان باشیم. به تمام اقوام نزدیک سر زدیم و   او نها هم برای عید دیدنی خونه ما اومدن . شیطنتای شما هم  تو مراسم عید دیدنی هیچ وقت یادم نمیره  که چجوری همه چی رو بهم می ریختی و پخش پلا می کردی و تا تونستی شکلات نوش جان کردی.

در ضمن دل همه رو برده بودی و همه مجذوب شما گل پسرم شده بودند. هزاران بوسه برای تو.

عید دیدنی آقا رادین و شادلین(دختر دایی مامان نازیلا)

 پسر عزیزم ، بهار زندگیم عیدت مبارک.