رادین جونمرادین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

قشنگ ترین بهانه زندگیم

تولدت مبارک

1393/8/17 11:16
نویسنده : مامان نازیلا
3,151 بازدید
اشتراک گذاری

رادینم

تولــد تو ٬ تــولد هــمه خــوبیهاست

تولـد تو ٬ شروع یه دنیا مهربانیست

تولد احساس ٬ تولد دوست داشتن

تولــد خــوشبختی هـا ٬ تولــد امید

تــولد آرامـش ٬ تــولد یک فــرشته

تولد زندگیست

 

امروز ( 7 شهریور 93 ) روز توست .

رادینم امروز عجب روزی ست.  سالروزآغــاز تو؛ آغاز بودنت، آغاز آمدنت.

عجب روزی ست امروز پسرم. پُر از شوقم برای امروزت .برای تولدت، برای یکساله شدنت.  برای مــادر شدنم.

عزیزم امروز اولین روزی ست که تو آن را، دو بار تجربه کردی، دو بار بودی .تا الان همه ی روزهایت بکــــر بود و نو. این یعنی که بزرگ شدی پسر لطیفم، 1 ساله شدی آقای کوچکــم، نیک سرشت پاکـــم.

پسرم از مدتها قبل آرزوم بود که برای  شاهزادم جشن تولد بگیرم و بهترین و سزاوارترین مراسم رو بر پا کنم و به افتخار شما پسر گلم دنیا رو آذین ببندم، اما بدلایلی تصمیم گرفتم امسال یه جشن خودمانی بگیرم و جشن تولد مفصل رو بذارم برای سالهای بعدی. موضوع رو با مادر جونت در میان گذاشتم تا سر فرصت تدارک مراسم تولدت رو ببینم. آرام

اون روز صبح کلاس داشتم تو رو تحویل مادر جون فرشته مهربون دادم، عصر که اومدم دنبالت چه سورپرایزی شدم باور کردنی نبودتعجب. مادر جون در اقدامی هوشمندانه تصمیم گرفته بود یه جشن تولد فوق العاده بگیره که تا همیشه تو یادهامون بمونه، از اونجاییکه تولد شما آرام و تولد مامان نازیلا و تولد خاله نیلوفر خیلی به هم نزدیک هستند هر سه جشن رو یکی کرده بود و یه دفعه برای هر سه تامون تولد گرفته بود. قربونش برم که وجودش برامون نعمته. بوس

چه جشن تولدی بود خاله نسیم ، خاله نیلوفر و مادر جون و پدر جون تمام شب قبل بیدار بودن اتاق تزیین کرده بودن، خوراکی های خوشمزه درست کرده بودن، کیک خریده بودن و کلی تدارک دیده بودن و مامان نازیلا از همه جا بی خبر بودخجالت. دست همشون درد نکنه عالی بود خیلی خوش گذشت بهترین جشن تولد دنیا بود . تا ابد تو قلبم حک می شه، من و رادین خیلی دوستون دارم. محبت

 کلی شادی کردیم و رقصیدیم و خوش گذروندیم . ناز پسرم شما چه ذوقی کرده بودی بلند بلند می خندیدی جیغ میزدی و نای نای می کردی .

 یک کیک کوچک
اما یک دل بزرگ پر از عشق

 

وقتی خاله نسیم کیک تولد آورد آقا رادین به ما که با شادی و خوشحالی دورش جمع شده بودیم، خیره شد و یه نگاه کنجکاوانه ای هم به کیک تولدش انداخت و بعد به محض اینکه هممون شروع کردیم به خوندن " تولدت مبارک ..." از فرصت استفاده کرد و با دو دست کوچیکش کوبید روی کیک اونجایی که اسم خوشگلش نوشته شده بود  و حسابی کیک تولد داغون کرد.چشمک

 یک میزبان کوچک
که ناز و شیرین و پر اداست
شاهزاده رادین کوچولو

واما کادوهای قشنگت

این مبل زیبا کادوی پدرجون دستش درد نکنه.

این کیف خوشگل هدیه مادرجون ، شال و کلاه هدیه خاله نسیم و دماسنج پروانه زیبا و کتاب داستان کادوی خاله نیلوفر به شماست. دست گلتون درد نکنه.بوس

کاپشن شلوار هم کادوی مامان نازیلا و بابایی به گل پسرشون .

 

 

فرخـــــنده بادت این روز . روز آمدنت از آسمان ها.

پسرم فقط گوشه چشمی از نگاه خدا برای خوشبختی همه انسان ها کافیست، این نگاه را برایت آرزو می کنم.

دوستت داریم تا ابدیت، تا آخـــــــر زمان.

تــــولدت مبـــــارک

مادرت/ نازیلا.

  وزن و قد 1سالگی پسر عزیزم       وزن: 600/9 کیلوگرم        قد: 77سانتی متر

پسندها (12)

نظرات (4)

مامان ریحانه
17 آبان 93 18:47
تولد تولد تولدتون مبارک عزیزانمنازیلا جون مبارک باشه این روز به شما و رادینجون و خاله نیلوفر عزیز امیدوارم سالهای سال زندگی خوب و شیرینی داشته باشی
مامان نازیلا
پاسخ
مرسی ریحانه جون دختر گلت ببوس
مادر جون فرشته مهربون
17 آبان 93 23:19
دخترم نازیلا جون شما همیشه منو شرمنده خود میکنی، ان شالله بتوانم سال های سال تولد بهتری برای شما عزیزانم بگیرم. تولدتان مبارک
مامان نازیلا
پاسخ
مادر جون بهترین تولد دنیا رو برامون گرفتی این شااله سایه شما سالها بر سرما باشه.دوست داریم
مامان شادمهر کوچولو
19 آبان 93 11:31
عزیزززززززززززززم خیلی وبلاگت قشنگه دست مامانیت درد نکنه...تولدت مباااااااااااااارک همیشه سلامت و شاد باشی
مامان 3جوجه طلایی
19 آبان 93 11:35
تولد گل پسر مبارک انشاءالله 120سالگی