رادین جونمرادین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

قشنگ ترین بهانه زندگیم

آقا رادین واولین غذای زندگی

1393/7/8 18:06
نویسنده : مامان نازیلا
384 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم زیبا گلم ای عشق من
در نگاهــم از همه عالم سری

کاش می شد تا ببینی در دلم
کز همــه خــوبان عالــم برتری

 

اول اسفند 92، یه هفته مونده بود تا شش ماهگی شما پسر گلم تموم شه که من و مادر جون فرشته مهربون به توصییه آقای دکتر مهربنتون تصمیم گرفتیم برای شما غذا درست کنیم. اولین غذای عمر آقا رادین. یه غذای تاریخی برای مامان نازیلا و شاید بعدها برای تو پسر نازم وای که چقدر لذت بخش بود این آشپزی.  هممون ذوق کرده بودیم. آره ناز گل مامان یه قدم دیگه رو به جلو گذاشتی و بزرگ شدی. پدر جون برات بادام تازه گرفته بود و مادر جون زحمت کشیده بود آسیابش کرده بود تا برای شما حریره بادام درست کنیم. دست هر دوشون درد نکنه .بوسبوس

آرد برنج رو با شیر مخلوط کردیم و گذاشتم رو اجاق وکمی هم شکر و بادام اضافه کردیم. خدارو شکر خوب شد.

البته گلم شما فقط تونستی یه قاشق کوچولو بخوری چون اصلا غذا خوردن بلد نبودی. نوش جونت عزیزدلم . رادین خوشگلم از اونجایی که شما میخوای همه چی رو بخوری حتی من و مادرجون آخرش هم داشتی پیش بندت رو میخوردی!چشمک

عزیزدلم...

بعد یه هفته با ورود شما به ماه هفتم بابایی برای شما ماهیچه خرید و مادر جون زحمت پختشون کشید و بعدش کوچولو کوچولو بسته بندی کرد و هر روز باهاش برای شما سوپ می پزه و شما هم نوش جان می کنی.

راستی پسرم این روزا تلاش می کنی سینه خیز بری ولی هنوز زانوهات اونقد قدرت ندارن که به سمت جلو پرتت کنن. وقتی می ذارمت که بشینی تا چند ثانیه می تونی ولی بعدش یهو ولو میشی.

هر چی جلوت باشه می خوای بگیری!!  توی بغلم که هستی به لپ و گوش و بینی و گردنم رحم نداری همه رو می خوای بخوری! و تا ازت غافل بشیم همه چی رو می خوای بذاری توی دهنت... دیگه واقعا نمی تونیم ثانیه ای نگاهمونو ازت برداریم و شما هم که از خدا خواسته!

هر بار که کار با مزه ای میکنی من و خاله نسیم و خاله نیلوفر کلی برات دست می زنیم تشویقتشویقو قربونت میریم و شمام یاد گرفتی سرسری کنی و دل ما روببری .

رادین؛
من هر روز، دوباره عاشقت می شوم!
باور کن.

دوستت دارم، مادر

آقا رادین اولین غذای زندگیشو از دست مادرجونش نوش جان کرد

آقا پسرم بالافاصله در یک عملیات ضربتی قاشق از چنگ مادر جونش در آورد

اسباب بازیها  آقا رادین محاصره کردن !!! 

پسر گلم هم ترتیب همشونو داد

رادین عزیزم در حال تماشای کارتون

خوشگل آقا در حمامبوس


 

پسندها (5)

نظرات (1)

کافه عروس
19 مهر 93 18:54
دختر من حموم رو دوست داره به جز قسمت شستن سر