مادر که میشوی ....
مادر که میشوی .... مادر که میشوی : تمام زندگیت میشود دعا و التماس و خواهش از خدا برای عاقبت به خیری فرزندت ...
مادر که میشوی : بهترین هدیه برایت میشود سلامتی جسم و روح بچه ات ...
پسر عزیزم وقتی بهوش اومدم حالم خيلي بد بود، چشمامو که باز کردم تو رو آوردن پیشم، تو اون لحظه با ديدن تو انگار تمام دردهام برطرف شد
، و خدا رو به خاطر تو فرشته كوچولوي نازم شكر كردم.
خدایا همیشه نگهدارش باش،....
فرشته نازمو خانم پرستار گذاشت تو بغلم 
و شما هم بالافاصله شروع کردی به شیرخوردن مثل ماه تو آسمون بودی، آروم و درخشان، اصلا" گریه نمی کردی، صدای گریه های نوزادا از اتاقای دیگه می اومد، من به مادر جونت گفتم چرا این نوزاد کوچولوی من گریه نمی کنه که خانم پرستار گفت بده ما گریشو در بیاریم و بعد تو رو بردن اتاق نوزادان.
رادینم دو روز دو شب تمام حالم خیلی خیلی بد بود تو مدتی که تو بیمارستان بستری بودم مادر جونت و بابایی خیلی برام زحمت کشیدن تموم شب بالای سرم بیدار می موندن کلی بهم محبت کردن خلاصه سنگ تموم گذاشتن، دستشون واقعا"درد نکنه
. دو روز بعد پدر جون، خاله نسیم و خاله نیلوفر که خیلی نگرانمون بودن اومدن تهران ملاقاتمون وقتی شما رو دیدن خیلی خوشحال شدن کلی ازت عکس گرفتن 
راستی همه فامیل و دوستان لطف کردن چندین بار بهمون زنگ زدن و جویای احوالمون شدن.
بابایی، تو همین مدت که تو تهران بودیم رفت دنباله کارای شناسنامت و شناسنامه فرشته من آماده شد. آقا رادین متولد 7 شهریور 92 صادره از تهران.
بله ... بالاخره وقت اومدن شد خانم دکتر مهربنتون ما رو ترخیص کرد و با خوشحالی راهی زنجان شدیم. حدودای ساعت 9:30 شب رسیدم زنجان مستقیم رفتیم خونه پدر بزرگت همه اونجا جمع بودن پدربزرگ، مادربزرگ، عموها و عمه هات
.
دم در به یمن میلاد قشنگترین پسر دنیا آقا رادین گوسفند بریدن و تو گلم با عزت و احترام و عشق و محبت قدم به دنیای ما گذاشتی. 
ورودت به عالم هستی مبارک باشد. هم بر تو نازنینم و هم بر هستی.
